Feeds:
Posts
Comments

Archive for September 1st, 2008

امیدوارم این بازی مضحکی که چند وقته راه افتاده هر چه زودتر تمام و ختم بخیر شه که به نظر شخص من کنار گذاشتن این فرد بهترین راهه. نظر شما چیه دوست عزیز؟

پ . ن اگر تمایل نداشتید که مشترک فید ما شوید، می توانید آیدی gajamoo2@yahoo.com را در به لیست دوستان خود در مسنجر اضافه کرده تا بدون تشریف آوردن به وبلاگ گجمو2 از مطالب جدید این وبلاگ با خبر شوید.

Read Full Post »

رضا کاهانی فارغ التحصيل تئاتر از دانشگاه آزاد است. «رقمى با ماه»، «باد به دستان»، «آدم» و «آنجا» از جمله فيلم هايى است كه كاهانى ساخته است. كاهانى اينك در مرحله پيش توليد ساخت فيلم «۲۰» با بازى پرويز پرستويى و مهتاب كرامتى است. شیما منفرد فارغ التحصيل تئاتر از دانشگاه آزاد است. براى ساخت اولين فيلم كوتاهش «نقش» برنده پروانه زرين از جشنواره بين المللى فيلم كودك و نوجوان همدان شده است. «زرد چشمك زن» فيلم بعدى منفرد محسوب مى شود. منفرد در فيلم هاى «رقمى با ماه»، «آنجا» و «آدم» به عنوان منشى صحنه با همسرش همكارى داشته است.
زندگی عادی یک هنرمند  با دیگر افراد چه تفاوت هایی دارد؟
 رضا کاهانی : يك كارگردان نسبت به ديگر شغل ها، مشغله فكرى زيادترى دارد و كلاً زندگى يك كارگردان پر از تضادها و مسائل متفاوت است، اين نوع زندگى حوصله و صبورى زيادى نياز دارد. يك كارگردان و هنرمند بايد اهل مبارزه و پيگيرى براى كارش باشد تا موفق شود.
 شیما منفرد : بر خلاف ذهنيتى كه در بيرون وجود دارد و كارهاى هنرى را آسان مى دانند، انجام اين كارها بسيار سخت و دشوار است.
 به این دلایل بود که همسرتان را از میان همکاران شغلی انتخاب کردید؟
 رضا کاهانی : البته اين مسئله در ذهنم وجود داشت اما اولويت اصلى نبود و اگر شيما كارگردان نبود و با ايشان آشنا مى شدم، باز هم حتماً پيشنهاد ازدواج مى دادم.
یک هنرمند با یک فرد غیر هنرمند ازدواج کند،در زندگی دچار مشکل می شود؟
رضا کاهانی : بستگى دارد، در اين ميان بايد يك تفاهم و شناخت وجود داشته باشد كه همسر فرد هنرمند مقتضيات اين حرفه را بشناسد البته ممكن است همسر يك هنرمند، همكارش باشد ولى باز هم با مسائل كارى او كنار نيايد، كلاً زندگى مشترك نياز به درك متقابل دارد.
زندگی یک زوج هنرمند چه تفاوتی با یم زوج کارمند دارد؟
 رضا کاهانی : هنرمندان هم مثل مردم عادى يكسرى از نيازها و خواسته هاى مشترك دارند. زندگى كارمندى تابع شرايط منظم و يكنواختى است. زندگى ما هم نظم خاص خودش را دارد كه تابع قانون خاصى نيست و به مرور زمان و با كنار هم بودن به وجود مى آيد و به نوعى نظم اكتسابى محسوب مى شود.
برای زندگی هنری می توان برنامه ریزی مدون و از قبل طرح شده انجام داد؟
 شیما منفرد : امكان برنامه ريزى از قبل طرح شده اى وجود ندارد، البته امكان طرح برنامه هاى شخصى و كارى تا حدى وجود دارد. يكى از مشخصه هاى زندگى مشترك ما تداخل كار با زندگى مشترك است و نمى توانيم براى آن مرزى قائل شويم. يك فرد عادى و كارمند با تمام شدن ساعت كارى اش مى تواند به مسائل شخصى خود برسد ولى ما بعد از اتمام ساعت كارى باز هم در منزل درگير مسائل مربوط به كارگردانى فيلم هستيم، بنابراين نه استراحت كاملى داريم و نه مى توانيم براى روزهاى تعطيل برنامه ريزى داشته باشيم.
در رفت و آمدهای خانوادگی این توقع از سوی اعضای فامیل پیش نمی اید که از آنها در فیلم هایتان به عنوان بازیگراستفاده کنید؟
 رضا کاهانی : بسيار زياد اين اتفاق افتاده، خويشاوندان اين توقعات را دارند، حتى در جامعه وقتى متوجه مى شوند كارگردانى، بلافاصله تقاضاى بازيگرى مى كنند. البته مجبورم كارم را با منطق و عقلانيت انجام دهم و از آنجايى كه انسان واقع بينى هستم، با كمال احترام به همه مى گويم به چه افرادى در كارم احتياج دارم و به چه كسانى نياز نيست.
اگردر زمینه کاری چقدر به یگدیگر کمک می کنید؟
 شیما منفرد : هنگام نوشتن فيلمنامه با يكديگر بحث و گفت وگو مى كنيم. كارگردانى علاوه بر اين كه فن است، يك سليقه نيز محسوب مى شود و فردى كه كارگردانى مى كند آن را با ذهنيت خودش نزديك مى كند. هنگامى كه رضا به ساخت فيلمى مشغول است، كارى نمى كنم تا ذهنش مشغول شود.
رضا کاهانی : يك خط كشى هايى بين من و شيما وجود دارد كه باعث صلح و تفاهم در زندگى مشترك مى شود و اگر مسئله خاصى وجود نداشته باشد، در كار حرفه اى يكديگر دخالتى انجام نمى دهيم. موقعى كه شيما براى ساخت فيلم «نقش» از جشنواره بين المللى فيلم كودك جايزه دريافت كرد، عده اى مى گفتند تو فيلم را ساخته اى من در جواب پاسخ مى دادم من اصلاً در مورد انيميشن اطلاعاتى ندارم و فقط در همان حدى كه در تيتراژ فيلم به عنوان نويسنده حضور دارم و همه كار فيلم را خود شيما انجام داده است.
شما از این اظهار نظرها ناراحت نمی شوید؟
شیما منفرد : ناراحت مى شوم اما كارى نمى شود كرد. سعى مى كنم آن قدر كار كنم تا اين ذهنيت از بين برود.
از همسرتان به خاطر تخصص اش در فیلم هایی که کارگردانی می کنید،استفاده می کنید یا به خاطر رابطه زن و شوهری؟
رضا کاهانی : به كار شيما در زمينه منشى صحنه اعتقاد كامل دارم و كارها را با نظم و جديت به خوبى سامان مى دهد و يكى از برترين منشى هاى صحنه سينماى ايران است و حتى بر خلاف ساير منشى هاى صحنه براى بهبود روند كارش از مواردى كه نياز دارد استورى بورد تهيه مى كند. دركارمان اصلاً با يكديگر شوخى نداريم.
چه موقعی با یکدیگر آشنا شدید؟
 رضا کاهانی : در زمان تحصيل در دانشگاه.
اگر پیشنهاد همزمان همکاری با یک کارگردان صاحب نام و ساخت فیلم همسرتان پیش بیاید کدام یک را قبول می کنید؟
 شیما منفرد : رضا من را در انتخاب آزاد مى گذارد و خودم ترجيح مى دهم با همسرم كاركنم و كار ايشان را به عنوان يك كارگردان جوان و متفاوت قبول دارم.
اگردر کارهای منزل هم کمک می کنند؟
شیما منفرد : بله، اگر وقت داشته باشند از كمك كردن در امور منزل رويگردان نيستند.
در کدام زمینه؟
شیما منفرد : در زمينه كارهاى فنى تخصص زيادى ندارد و ممكن است هنگام تعويض يك لامپ سوخته دچار برق گرفتگى شود. خودم شخصاً اين نوع كارها را انجام مى دهم. تخصص اصل و ويژه رضا بيشتر در مورد نظافت منزل است البته اگر حوصله و وقت داشته باشد.
اهل هدیه دادن به مناسبت های مختلف در زندگی مشترک هستید؟
شیما منفرد :  بله، رضا اغلب مناسبت ها را به خاطر دارد. البته نه من و نه رضا چندان خودمان را در بند تهيه كادو هاى پر هزينه و بزرگ نمى كنيم.
بهترین هدیه ای که تا به حال گرفته اید؟
 شیما منفرد : در ابتداى آشنايى رضا به خاطر مناسبت هاى مختلف كارت تبريك به من هديه مى داد و جمله هاى زيبا، لطيف و عاطفى مى نوشت.
الان از این نوع کارها انجام نمی دهند؟
 شیما منفرد : نه زياد. بيشتر حرف مى زنيم.
 رضا کاهانی : شيما در اين موارد خيلى با دقت و منظم است و روزهاى تولد و سالگرد ازدواجمان را به ياد دارد.
بهترین خصوصیات اخلاقی همسرتان؟
 رضا کاهانی : شيما در زندگى مشتركمان به آزادى عمل و انديشه اعتقاد زيادى دارد و هيچ نوع محدوديت براى من قائل نمى شود و در كل به هم اعتماد داريم و اين آزادى در كارم نيز خيلى تأثير دارد.
 شیما منفرد : رضا خيلى مهربان و با عطوفت است و براى همه احترام قائل است و به افراد به خاطر موقعيت شان احترام نمى گذارد.
وقتی برای اولین فیلمی که ساختید،جایزه بردید،چه احساسی داشتید؟
 شیما منفرد : برايم غير منتظره بود و رضا از من هميشه گله دارد كه چرا از موفقيت هايى كه به دست مى آورى دچار هيجان نمى شوى.
رضا کاهانی : كلاً شيما دير به هيجان مى آيد و كلاً اتفاقات هيجان آور در زندگى آدم هاى اين روزگار كمتر رخ مى دهد. چه خوب است در اتفاقات خوب نهايت هيجان را نشان دهيم.
 شیما منفرد : اعتقاد دارم كه باز هم در كارهاى بعدى ام جايزه مى برم.
رضا کاهانی : شيما خيلى بلند پرواز است اما من در لحظه زندگى مى كنم.
بهترین فیلمی که ساخته اید؟
رضا کاهانی : تمام كارهايم را دوست دارم اما از ساخت «آنجا» خيلى احساس رضايت دارم، زيرا تهيه كننده به من در كار آزادى عمل داده بود. البته «آدم» نيز باعث معرفى ام به سينماى حرفه اى شد و كار موفقى بود.
سقف آرزوهای شما؟
رضا کاهانی : تمامى ندارد.
 شیما منفرد : در عين بلندپروازى، آدم زياده خواهى نيستم.

پ . ن  بنده به نوبه خود برای این دو عزیز هنرمند سینمای ایران آرزوی موفقیت می کنم.

پ . ن  تصاويرى ازاجرا ى زنده شاهين نجفى و تپش ۲۰۱۲ در كلن (آلمان) ۳۰ آگوست

پ . ن اگر تمایل نداشتید که مشترک فید ما شوید، می توانید آیدی gajamoo2@yahoo.com را در به لیست دوستان خود در مسنجر اضافه کرده تا بدون تشریف آوردن به وبلاگ گجمو2 از مطالب جدید این وبلاگ با خبر شوید.

منبع

Read Full Post »

در بحبوحه نتايج المپيك پكن و در شرايطي كه تمامي نگاه‌ها به نتايج كاروان ايران خلاصه شده و در شرايطي كه بدون كمترين نگاه به منافع ملي و مردمي، همه افرادي كه به نوعي در كاروان المپيك كشورمان حضور داشته‌اند، صرفا در برنامه‌هاي مختلف راديو و تلويزيوني، رد اتهام از خود و انداختن گناه شكست به گردن كس ديگر بوده و هستند، آقاي قطبي طي سخناني پس از پايان بازي با ذوب آهن چنين ابراز نمودند كه اگر من ديوانه نبودم، به ايران نمي‌آمدم.
آقاي قطبي! شما راست مي‌گويد كه اگر ديوانه نبوديد به ايران عزيزمان نمي‌آمديد اما، به نظر من شما خود را به كوچه‌ي علي چپ زده‌ايد. در واقع اگر شما ديوانه‌ي عاقل مات كن نبوديد به ايران پر در و گوهر نمي‌آمديد. آقاي قطبي در واقع شما با ادبيات جديد اكثريت قريب به اتفاق به اصطلاح عاقل‌هاي فوتبال كشورمان بدون اينكه صدايي از كسي بلند شود را نمي‌توانستيد مات كنيد.
آقاي قطبي! اگر شما ديوانه‌ي عاقل مات كن نبوديد در كشور بزرگي چون ايران عزيز و دوست داشتني آن هم در هزاره‌ي سوم و آن هم در عرصه‌ي مربي‌گري فوتبال نمي‌توانستيد به ناگاه بدون كوچكترين سابقه‌ي مربي‌گري (به غير از آناليزوري كه جزء مربي‌گري محسوب نمي‌شود)، سكان هدايت يكي از بزرگترين، بهترين و محبوب‌ترين تيم‌هاي تاريخ ميهن‌مان را با بهترين بازيكنان و بالاترين مبلغ دريافتي و كليه‌ي امكانات رفاهي جانبي كه رقمي معادل هشتصد ميليون تومان مي‌شود و در فاصله‌ي 48 ساعت مانده به شروع مسابقات ليگ فصل قبل را برعهده بگيريد.
بله آقاي قطبي اگر ديوانه‌ي عاقل مات كن نبوديد حميد استيلي را، اين بازيكن اسبق تيم ملي و همكار فصل قبل شما و زننده‌ي گل به يادماندني برابر آمريكا كه موجب شادي و شعف همه‌ي ايرانيان وطن پرست داخل و خارج گرديد و در شرايطي كه همه‌ي شرايط پيش از فصل اعم از انتخاب بازيكن، آماده‌سازي جسماني و تاكتيكي برعهده‌ي او بود – در واقع شما يك تيم شسته و رفته را از وي تحويل گرفته بوديد – به اين راحتي كنار نمي‌گذاشتيد. البته تا همين جا كه حميد خان استيلي براي زدن آن گل زيبا كارش به محاكمه كشيده نشده است، شانس آورده است!
آقاي قطبي! شما راست مي‌گوييد اگر ديوانه نبوديد و از نوع عاقل مات كن آن علي‌رغم اينكه به اصطلاح همسرتان تمايلي به زندگي در ايران ندارد (البته در اين زمينه حرف‌هاي بسياري وجود دارد) پس از بازگشت از ايران در همان امارات كه همان گونه كه شديدا تمايل داشتيد با مبلغ بسيار كمتري در يكي از باشگاه‌هاي اماراتي قبول مسووليت مي‌كرديد اما، دريغ از يك پيشنهاد. چرا كه همسايه‌ي عزيز حوزه‌ي خليج فارس در زمينه‌ي استفاده از مربيان مجرب و با دانش فوق‌العاده باهوش عمل كرده و بي‌جهت پول خود را دور نريخته و همانند ما اجازه ندارند پول بيت المال را به هدر بدهند. چرا كه آنها بايد پول را از جيب مبارك خودشان بدهند نه از جيب ملت (بيت المال).
آقاي قطبي! شما راست مي‌گويد اگر ديوانه نبوديد دوباره به ايران نمي‌آمديد و آن هم با قراردادي معادل 50 درصد بيش از فصل گذشته، آن هم دقيقا همانند فصل گذشته و با يكي، دو روز زودتر از شروع مسابقات و مجددا آن هم با بهترين يارگيري‌ها و تمهيدات پيش از فصل كه اين بار توسط (كماسي، عابدزاده و پيرواني) انجام شده بود.
آقاي قطبي! شما راست مي‌گويد، شما نمي‌توانستيد وارد خاك ايران عزيز اسلامي شويد. خاكي كه عده‌اي بي‌شمار به آن عشق مي‌ورزند، براي اين كه لحظه‌اي بتوانند آن را بر ديدگان بگذارند و به همين جهت سال‌هاست كه اشك مي‌ريزند و چه بسا از اين همه قصه و غم صاحب ده‌ها درد لاعلاج شده باشند اما شما به يكباره توسط مديران به اصطلاح خبره (؟!) صاحب شناسنامه‌ي ايراني، گذرنامه‌ي ايراني و كارت پايان خدمت از نظام وظيفه‌ي جمهوري اسلامي مي‌شويد.
و بالاخره آقاي قطبي اگر ديوانه عاقل مات كن نبوديد برايتان اين همه نظرسنجي مثبت از شبكه‌هاي مختلف راديو و تلويزيوني به عمل نمي‌آمد كه فرستنده‌ي پيامك هر گزينه‌اي را انتخاب مي‌كرد، صرفا به نفع شما بود و به همين راحتي و بدون هيچ كوشش و تلاشي و صرفا به دليل برخي مسايل پشت پرده – در صورت لزوم در زمان لازم به آنها خواهم پرداخت – شما بر اريكه‌ي بهترين، محبوب‌ترين و مردمي‌ترين تيم ايران و شايد آسيا تكيه نمي‌زديد و قيافه‌ي حق به جانب نمي‌گرفتيد.
صحبت در اين زمينه بسيار اما، به همين اندك بسنده نموده تا در لابه‌لاي بزرگي المپيك و مسايل حاشيه‌اي پيرامون كاروان اعزامي به المپيك اين توهين نابخشودني كه در واقع شامل همه‌ي خانواده‌ي بزرگ فوتبال شده، گم نشود.

پ . ن اگر تمایل نداشتید که مشترک فید ما شوید، می توانید آیدی gajamoo2@yahoo.com را در به لیست دوستان خود در مسنجر اضافه کرده تا بدون تشریف آوردن به وبلاگ گجمو2 از مطالب جدید این وبلاگ با خبر شوید.

منبع

Read Full Post »