Feeds:
Posts
Comments

Posts Tagged ‘چای’

chaei Gajamoo

باز لبخند بزن
قوری قلبت را،زودتر بند بزن
توی آن،مهربانی دم کن
بعد بگذار که آرام آرام،چای تو دم بکشد
شعله اش را کم کن
دست هایت،سینی نقره ای نور
اشک هایم،استکان های بلور
کاش،استکان هایم را
توی سینی خودت می چیدی
کاشکی اشک مرا می دیدی
خنده هایت قند است
چای هم آماده است
چای با طعم خدا
بوی آن پیچیده،از دلت تا همه جا
پاشو مهمان عزیز
توی فنجان دلم
چای داغ بریز

Read Full Post »