سلام پیل مردای
خب ایسی؟
نخایم کل داستان َ باز َ کونم چون خودت دانی کـَرَه از چی حرف زنم و کـَرَه چی گویم پس نگران هیچی نوابوستن
مگر اَمان بمرده ایم کی تو غصه بخوری سر اون جریان؟
من کی رقمی نی یم ولی مطمئن بوبون هنوز مردی و مردانگی اَمی ایران درون خصوصن انزلیچیان میان نهه که همه تره میرد پیل مردای
کافی ه لب تر بوکونی بمیر
اولین کسی کی تره میره گجموی ه
باقی ش بماند
Archive for the ‘بندرانزلی’ Category
شاهین جان، ما نمرده ایم
Posted in اجتماعی, بندرانزلی, خودمونی, عکس, tagged مردانگی, پیل مردای, انزلیچی, ترامادول, شاهین نجفی on October 10, 2013| Leave a Comment »
من و شاهین، مامان و ترامادول ش
Posted in بندرانزلی, خودمونی, شاهین نجفی, tagged مامان, آهنگ, بی حوصله, ترامادول, شاهین نجفی on October 8, 2013| 1 Comment »
چند روزی ه از سفر قندهار برگشتم 🙂 اما حوصله ی نوشتن ندارم
نمی دونم چمه!
من ی که حتی اجازه نمی دادم یه روز وبلاگ م به روز نمونه،حالا نزدیک به دو ماه ه که بدون مطلب مونده!
نه اینکه مطلب ی ندارم،برعکس تا دلتون بخواد مطلب و حرف برای گفتن دارم اما نمیدونم چرا حس ش نیست
خیلی زور زدم اما هر بار مطلب نوشته شده را انداخت م تو سطل زباله
آخرین بار تصمیم گرفتم یه مطلب شخصی برای شاهین عزیزم ” نجفی ” بنویسم،دوست ی که هر وقت به آهنگ زیبای ” مامان ” ش گوش میدم کلی اشک از چشام می ریزه
می خواستم بهش بگم رفیق،وقت ی می تونی مث ” مامان ” شعر زیبا بگی،بخونی و اشک امثال منو که به این راحت ی درنمیاد، دربیاری چرا همین سبک رو دنبال نمی کنی؟
چرا به سبک و سیاق آلبوم زیبای ” ترامادول ” ت ادامه نمیدی وقتی می دونی و باید بدونی طرفداران زیادتری خواهی داشت؟
بهش بگم روزی که با وحید نجفی اومده بودی تولد برادرزاده م،حالا اون برای خودش خانوم ی شده و یکی از طرفداران پر و پا قرص شعر و آهنگ های توئه
خیلی حرفای دیگه بود تا بهش بگم اما انگار امروزم روز من و شاهین عزیزم نبود تا باهاش درد و دل کنم
نگاه کن
Posted in اجتماعی, بندرانزلی, خودمونی, سیاست, عکس, tagged مجاهدین خلق, احمد زیبرم, بندرانزلی, خاک, دریا, ساواک on August 28, 2013| 1 Comment »
نگاه کن
چه فروتنانه بر درگاهِ نجابت به خاک میشکند
رخسارهیی که توفاناش
مسخ نیارست کرد.
چه فروتنانه بر آستانهٔ تو به خاک میافتد
آن که در کمرگاهِ دریا
دست حلقه توانست کرد.
نگاه کن
چه بزرگوارانه در پای تو سر نهاد
آن که مرگاش
میلاد ِپُر هیاهوی هزار شهزاده بود.
نگاه کن
زنده یاد احمد شاملو این شعر زیبا را برای احمد زیبرم عزیز سروده بود که قصد دارم در ادامه این بزرگوار را به شما معرفی کنم
احمد زیبرم متولد 1324 و در خانوادهای ماهیگیر در شهر بندرانزلی بدنیا آمد که پس از پایان دوران سربازی در یکی از کتابخانههای شهرداری در تهران مشغول به کار شد و از اواخر دهه چهل به سازمان چریکهای فدایی خلق پیوست که در بسیاری از عملیاتهای این سازمان در تهران حضور داشت
می گویند، هنگامی که ماموران ساواک در یکی از محلات جنوب شهر تهران او را شناسایی کرده بودند، احمد زیبرم به داخل منزلی پناه برد. او که میدانست ماموران در پی دستگیری او بوده و در این راه به هر کاری دست میزنند، برای اینکه به ساکنین آن خانه آسیبی نرسد آنها را به زیر زمین هدایت کرد و از خانم صاحب خانه درخواست چادر و یک ظرف کرد و مبلغی بابت آنها به آن خانم پرداخت (خبرنگاری که این نکته را در روزنامههای آن زمان درج کرده بود با مشکلات بسیار زیادی روبرو گشت). او ظرف را با کمک چادر به سینه خود بست و مهماتش را داخل آن جا داد. احمد زیبرم هنگامی که تا آخر با ماموران ساواک جنگید در نهایت با آخرین گلوله و سیانور مانند بسیاری دیگر از چریکهای فدایی خلق به زندگیش خاتمه داد که زنده به دست ساواک نیفتد.
زنده یاد احمد زیبرم زمان مرگ 27 سال بیشتر نداشت / روح شاد نام و خاطره ش همیشه جاویدان
طرز تهیه دوغَ پَلا
Posted in بندرانزلی, خودمونی, دانستنی, عکس, tagged قاشق, ماهی دودی, ماهی شور, برنج دمی, خیار, دوغ, دوغ پلا, غذای محلی, غذای گیلانی on August 24, 2013| 1 Comment »
دوغ پلا یکی از چندین غذاهای خیلی سنتی و خوشمزه ی ما گیلانی ها خصوصن انزلیچیاس که این روزا رو به فراموشی ست، چراشو نمی دونم شاید به جهت کلاس گذاشتن در بین خونواده ها و اینکه شکل و شمایل اولیه دوغ پلا و البته شناور شدن برنج داخل ظرفی پر از دوغ محلی به مذاق عده ای از جوانان امروزی خوش نیاید اما باید بپذیریم که این نوع غذا حداقل تا پایان دهه ی پنجاه و حتی اوایل دهه شصت بین ما انزلیچیا متداول بوده که بنده هنوز فراموشش نکردم و جاتون خالی امروز بیاد اون روزهای خوش، ناهار دوغ پلا داشتم که عکس ش را در تصویر مشاهده می کنید.
مواد لارم برای تهیه دوغ پلا :
دوغ محلی یا دوغ با برند چوپان که بهترین دوغ تست شده در تهیه این نوع غذاست
برنج دمی یا آبکش شده به مقدار لازم
خیار محلی یا درختی به مقدار لازم
درار که محتویاتش همان نعنای سابیده شده به همراه سبزی معطری بنام خلواش و نمک
سیرخام
ماهی شور یا کولی شور یا ماهی دودی
یک عدد ظرف یا بشقاب گود
یک لیوان دوغ را در ظرفی گود ریخته و سپس جهت طعم دار کردن دوغ مقدار درار داخل آن ریخته و با یک قاشق به خوبی آن را هم زده،سپس خیار را سالادی خرد کرده و داخل دوغ ریخته و به دنبال آن مقداری برنج پخته شده که البته قبلش باید کمی سرد شود تا گرمای برنج دوغ داخل ظرف را گرم نکند.
سپس سیر را می توانید ریز ریز کرده داخل محتویات ظرف ریخته و هم زنید یا اینکه به طریق دیگری که میل دارید میل نمایید که همین عمل را هم می توانید با ماهی شور انجام داده که سلیقه ایست اما وجودشان الزامیست و یادتان باشد هر مقدار برنج داخل ظرف می ریزید مقدار دوغ باید برنج مورد را پوشش دهد تا خوشمزه تر شود/ تمام 😀